بابا موهای مادر ،میون شعله سوخته

پهلوی مادرو میخ، انگار به دیوار دوخته

بابا ببین که مادر ،خورده زمین پشت در

پاشیده روی دیوار ،خون از پهلوی مادر

وقتی مادر راه میره، بابا نگاه کن ببین

کنار پای مادر، خون میچکه رو زمین

صدای آه مادر ،میون آتش و دوده

گمون کنم برای ،پهلو شکستنش بوده

یه عمره تو مدینه، بابا خونه نشینی

آخه مادر چرا گفت، یا فضه خذینی

اینجوری که میخ تو ی،پهلوی مادر خورده

گمون کنم که بابا ،دیگه داداشم مرده

زینب دلش میسوزه ،بابا اشکات رو پاک کن

دور از چشای مادر ، داداش محسن رو خاک کن

ایام فاطمیه تسلیت…

فدای شال مشکیت آقای غریبم..

موضوعات: دهه فاطمیه  لینک ثابت