نقش زنان در انقلاب | ... |
اشاره
زنان، اين عناصر عفاف و نجابت، نه تنها در پيروزي انقلاب اسلامي سهم بزرگي ايفا كردند، بلكه در تثبيت نظام جمهوري اسلامي و تداوم انقلاب اسلامي حرف نخست را زدند و با حضور در صحنه انقلاب اسلامي، توطئههاي دشمنان را در عرصههاي گوناگون فرهنگي، نظامي، اقتصادي، اجتماعي ،سياسي و… نقش بر آب ساختند.
در اين مقاله تلاش شده است با بهرهگيري از سخنان گهربار معمار انقلاب اسلامي، حضرت امام خميني (ره)، نقش و سهم بزرگ زنان در پيروزي انقلاب به تصوير كشيده شود و تلاش و منزلت اين بزرگواران عيان گردد.
چهار عنوان «تحول فكري و روحي زنان»، «حضور زنان در صحنه انقلاب اسلامي»، «انگيزه حضور زنان در انقلاب اسلامي» و «ويژگي زنان انقلابي» محورهاي اصلي اين تصوير ميباشد.
1ـ تحول فكري و روحي زنان
هنر انقلاب اسلامي اين بود كه زنان جامعه ما را متحول ساخت و در مسير اسلام و ارزش هاي الهي هدايت كرد و از بي هويتي و بي بند و باري و ابتذال كه سوغات غرب بود، به سوي عزت خواهي، عفاف، درك شخصيت و كمال جويي و تحول فكري و روحي هدايت كرد و از دون مايگي به اوج انسانيت ارتقا بخشيد.
زنان مسلمان در انقلاب اسلامي شخصيت و هويت خويش را يافتند و به مقام و منزلت والاي خويش پي بردند و بينش سياسي، فرهنگي و اجتماعي پيدا كردند. اين تحول فكري و روحي بزرگي كه نصيب زنان شد، موهبت الهي بود كه امام خميني (ره) بارها از آن به بزرگي ياد كرده و آن را افتخار بزرگ ملت ايران دانستند:
«من در جامعه زن ها يك جور تحول عجيبي ميبينم كه بيشتر از تحولي است كه در مردها پيدا شده (است).»
«خانم هايي كه در قبل وضعشان يك نحو ديگري بود، و رژيم آنها را به يك مسايل ديگري مشغول كرده بود، متحول شدند به كساني كه در مقابل رژيم ايستادند.»
«نهضت اسلامي به بركت اسلام چنان تحولي در نفوس زن و مرد به وجود آورده كه ره صد ساله را يك شبه طي نموده است.»
«اين يك تحولي بود كه بشر نميتوانست اين تحول را درست كند. اين تحول الهي بود.»
«اين تحول كه در ايران پيدا شد، تحول همه جانبه بود»؛ يعني زنان در تمام زمينههاي روحي، فكري، اخلاقي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي و انگيزهها و اهداف، الهي شده بودند و ميخواستند در صبغه اسلام قرار گيرند و در مسير حركت زهرا (س) و زينب كبرا (س) قدم بردارند.
الف ـ تحول فرهنگي
در تهاجم فرهنگي غرب، زنان را در مسلخ «فروش كالا» و «فساد و فحشا» قرباني كرده و اين مركز عطوفت و فضيلت را به گرداب ابتذال كشانده بودند. در طول پنجاه سال سياه حاكميت خاندان فاسد پهلوي، زنان مسلمان زير فشار و يورش فرهنگي استعمار و استكبار دست و پا ميزدند. رضا خان اين مهره استعماري و استبدادي، خشنترين شيوه را در اشاعه فرهنگ مبتذل غرب، در قالب كشف حجاب به كار برد.
اسلام و انقلاب آمد و زنان را از اين منجلاب فرهنگي نجات داد و آنان را به اخلاق اسلامي و حجاب و عفاف و فضيلت ها آراسته ساخت:
«اين اسلام كه در ايران زنده شد، آن خدمتي را كه به بانوان كرده است و خواهد كرد، ارزشش به اندازهاي است كه نميتوانيم ما توصيف كنيم. اگر نبود اين انقلاب و نبود اين تغيير و تحولي كه در ايران واقع شده بود، بعد از چند سال ديگر اثري از اخلاق اسلامي در ايران نبود.»
«اينجانب به زنان پر افتخار ايران، مباهات ميكنم كه تحولي آن چنان در آنان پيدا شد كه نقش شيطاني بيش از 50 سال كوشش نقاشان خارجي و وابستگان بي شرافت آنان، از شعراي هرزه گرفته تا نويسندگان و دستگاه هاي تبليغاتي مزدور را نقش بر آب نمودند و اثبات كردند كه زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهي نشده و با اين توطئههاي شوم غرب و غرب زدگان آسيب نخواهد پذيرفت.»
«به جز مشتي زنان مرّفه طاغوتي و وابستگان ساواكي و سرسپردگان آنان، ديگر قشرهاي ميليوني زنان متعهد كه اساس ملت مسلمانند، در دام فريب دلباختگان به غرب نيفتاده و با عمل خود در طول پنجاه سال سياه، با روي سفيد نزد خدا و خلق شجاعانه مقاومت نمودند.»
بنيانگذار انقلاب اسلامي خطاب به روشنفكران مرتجع و دلباختگان بي بند و باري و ولنگاري غرب فرمود:
«آيا زن ها در ايران ديگر كنار رفتند به كلي، يا همدوش مردها در كارهاي سازنده داخلند؟ شما ميخواهيد كه زن هاي اينجا هم بي بند و بار باشند، هر جور ميخواهند باشند؟ اين برخلاف آن تحولي است كه در خود زن ها پيدا شده است.»
ب ـ ميل به مبارزه با طاغوت
رها ساختن زندگي آرام و بيدرد سر و روي آوردن به زندگي پرمخاطره و مبارزه با طاغوت يكي از تحولاتي بود كه خداوند در وجود زن ها به وجود آورد. آن ترس و وحشتي كه از طاغوت داشتند، از ميان رفت و شجاعت و شهامت جاي آن نشست. زنان مسلمان از چكمه پوشان و سرنيزههاي گارد شاهنشاهي واهمهاي به دل راه نميدادند و از زخمي و كشته شدن نميهراسيدند. امام راحل اين گونه تحول را بيان ميكنند:
«(خداوند) قلب ها را از آن وحشت بيرون آورد، از آن وحشتي كه اين رژيم ها همه داشتند، از آن وحشت بيرون آورد و به جاي آن، تصميم و شجاعت به ايشان داد. به طوري كه زن ها، بچهها و مردها، همه به مبارزه برخاستند. كي سابقه داشت كه زن در مبارزه بيايد مقابل توپ و تانك بايستد؟ اين يك تحول روحي بود كه خداي تبارك و تعالي در اين ملت تحول را ايجاد فرمود.»
ج ـ تحول سياسي
بانوان به بركت انقلاب اسلامي و هدايت هاي پيامبر گونه امام خميني (ره)، چنان از بينش سياسي برخوردار شدند كه دشمنان اسلام و انقلاب از گمراه ساختن آنان نااميد و درمانده شدند. زنان با شناختي كه از ماهيت و ترفندهاي دشمنان اسلام پيدا كردند گام در ميدان مبارزه و سياست نهادند و خصم دون را از صحنه بيرون راندند.
امام خميني (ره) در ديدار زنان مناطق ساحلي جنوب ايران با اشاره به اين تحول بزرگ سياسي ميفرمايد:
«در اينكه ميبينم گوينده شما بانوان ساحلي، مسائلي را كه مطرح ميكند، مسايل روز است، مسايل اجتماعي روز است، همان طور كه بانوان ديگر در مراكز و در ساير جاهاي ايران مسايلي را كه مطرح ميكنند، مسايل روز و مسايل سياسي و اجتماعي است، كه اين تحول به بركت اين نهضت اسلامي پيدا شده، من اميدوارم كه اين تحول باقي بماند.»
د ـ تحول اجتماعي
زنان در انقلاب اسلامي، شيفته كمك رساني به محرومان و مستضعفان بودند و به شوق ياري رساندن به كشاورزان و قشر محروم جامعه و شركت در جهاد سازندگي سر از پا نميشناختند. حضرت امام خميني (ره) فرمود:
«در اين جهاد سازندگي كه گاهي وقت ها ميبينم خانم ها رفتند و مشغول شدند، خوب، البته از خانم ها ساخته نيست كه مثل يك رعيتي، مثل اشخاصي كه ورزيدهاند، در امور كار كنند، لكن همان رفتنشان در بين آن رعايا و بين كشاورزان، همان رفتن و اشتغال پيدا كردن، به همان مقداري كه ميتوانند، اين باعث ميشود كه قدرت آنها چند مقابل بشود. وقتي آنها ببينند كه از شهرها خانم هاي محصل، خانم هاي محترم آمدند و در دهات مشغول كمك هستند به برادرهاي خودشان، قدرت آنها چند مقابل ميشود و اين يك عمل بسيار ارزشمند است ولو عمل خودش به حسب حجمش كوچك باشد، لكن حجم معنوي خيلي زياد است.»
2ـ حضور زنان در انقلاب اسلامي
حضور پر شور در انقلاب اسلامي از افتخارات بزرگ زنان مسلمان ايران است. آنان در همان روزهاي نخستين انقلاب وارد ميدان مبارزه شدند و با جهاد خود قدم به قدم، انقلاب اسلامي را ياري كردند. زنان با عزمي استوار عليه طاغوت و استكبار جهاني به صحنه مبارزه آمدند و دين خود را نسبت به اسلام و انقلاب به خوبي ادا كردند.
امام خميني (ره) خطاب به بانوان فرموند:
«شما خواهران در اين نهضت سهم به سزايي داشتهايد.»
«شما سهم بزرگي در نهضت اسلامي ما داريد. شما در آتيه براي مملكت ما پشتوانه هستيد.»
آن حضرت به اين حضور ميبالد و افتخار ميكند و ميفرمايد: «ما بايد امروز كه روز زن است… به زنان خويش افتخار نماييم. چه افتخاري بالاتر از اينكه زنان بزرگوار ما در مقابل رژيم ستمكار سابق و پس از سركوبي آن، در مقابل ابرقدرت ها و وابستگان آنان، در صف اول، ايستادگي و مقاومتي از خود نشان دادند كه در هيچ عصري چنين مقاومتي و چنين شجاعتي از مردان ثبت نشده است.»
الف ـ پيشگام در انقلاب اسلامي
زنان در انقلاب اسلامي، پيشگام و جلودار نهضت بودند و پيشاپيش مردها در صف تظاهرات خياباني عليه نظام طاغوت حركت ميكردند. زنان مسلمان در تمامي نهضت ها و حركت هاي اسلامي پيش قدم بودند:
«در مسأله تنباكو پيش قدم بودند. در مسأله مشروطيت پيش قدم بودهاند و بحمدالله زن ها در اين جمهوري اسلامي چنان كه در همه مسائلي كه عمومي پيش آمده است، براي ايران پيش قدم بودهاند.» «در مملكت ما اين طور شد كه بانوان همدوش، بلكه جلوتر از مردها از خانهها بيرون آمدند و در اين راه اسلامي زحمت كشيدند و رنج ديدند، جوان دادند، شوهر دادند، برادر دادند، معذلك رنج كشيدند، عمل كردند، پشتيباني از اسلام كردند و مردها هم به تبع زن ها اين كار را كردند.»
«زن هاي محترم متعهد ايران پيشاپيش مردان به ميدان رفتند و سد عظيم شاهنشاهي را در هم شكستند و ما و همه مرهون قيام و اقدام آنان هستيم.»
ب ـ نقش هدايتگري و تشويق مردها
زن ها در انقلاب اسلامي نقش هدايتگري داشتند و با حضور خويش در صف مقدم تظاهرات، انگيزه قيام و حضور در تظاهرات و مقابله با طاغوت را در مردها و جوان ها به وجود آوردند.
احساس برانگيز بودند و الهام بخش، مردان را تشويق كردند و به جوان ها جرأت و شجاعت بخشيدند: «ما نهضت خودمان را مديون زن ها ميدانيم. مردها به تبع زن ها در خيابان ها ميريختند، تشويق ميكردند زن ها مردان را. خودشان در صف هاي جلو بودند.»
«بانوان عزيز ما اسباب اين شدند كه مردها هم جرأت و شجاعت پيدا كنند. ما مرهون زحمات شما خانم ها هستيم.»
به واسطه حضور زنان در صحنه، غيرت مردانگي و احساسات در مردان برانگيخته ميشود و همين موجب ميشود سستي و ترس را كنار بگذارند و با شجاعت قدم در ميدان بگذارند. امام فرمودند:
«در مردها يك حسي است كه اگر ببينند زن ها بيرون آمده از خانهها براي يك مقصدي، اگر قوهشان يكي باشد، ده تا ميشود.»
ج ـ ايثار جان و فرزند
بچههاي خردسال در آغوش مادران، با اسلحه دژخيمان شاه پرپر ميشدند و جوانان در پيش رويشان بر زمين ميافتادند و خون سرخ شهيدانشان سنگ فرش هاي خيابان را رنگين ميساخت، اما آنان چون زينب كبري (س) تن به رضاي خدا داده و پر صلابت و استوار در مقابل ستمگران ميايستادند و با ايثار جان و فرزند و صبر در مصيبت ها، احساس رضايت در انجام وظايف خويش داشتند.
امام راحل ايثارگري هاي اين قشر از جامعه را اين چنين بيان ميدارند:
«شما در چه تاريخي چنين ديدهايد؟ امروز زن هاي شيردل طفل خود را در آغوش كشيده و به ميدان مسلسل و تانك دژخيمان رژيم ميروند. در كدام تاريخ چنين مردانگي و فداكاري از زنان ثبت شده است؟»
«در تظاهرات خياباني، زنان ما بچههاي خردسال خود را به سينه فشرده، بدون ترس از تانك و توپ و مسلسل به ميدان مبارزه آمدهاند.»
د ـ ايثار مال
زنان در ايثار جان و فرزند در انقلاب پيشقدم بودند. در ايثار مال هم بر مردان سبقت جسته بودند. آنان آنچه ذخيره داشتند و با قناعت جمع كرده بودند، در طبق اخلاص گذاشته، تقديم مستضعفان و محرومان كردند.
امام چه زيبا زنان مؤمن و عفيف را در ايثار مال معرفي ميكند:
«زنان ايران، هم مجاهدات انساني عظيم كردهاند و هم مجاهدات مالي. اين طبقة محترم زن ها كه در جنوب تهران و در شهر قم و در ساير شهرها هستند، همين خانم هاي محجبه، همين ها كه مظهر عفاف هستند، در نهضت پيشقدم بودند و در ايثار مال هم پيشقدم. ايثار كردند جواهرات و طلاهايي كه دارند. براي مستضعفين دادند. عمده در اين امور آن قصد پاك است.»
«خداوند شما مؤمنات را حفظ كند كه در نهضت اسلامي حَظّ كافي داشتيد و الان هم براي مستمندان كمك كرديد و كمك هاي شما بسيار با ارزش است. كمك هاي بانوان ارزشش چند برابر كمك هاي مردان است. خداوند شما را حفظ كند.»
«اينها طلاهاي خود را كه ذخيره 50 سال، 20 سال ،30 سالشان بود، آمدند براي مستمندان دادند.»
ه ـ پشتوانه انقلاب و اسلام
بنيانگذار انقلاب اسلامي بارها اين مسأله را بيان داشته و از زنان به عنوان پشتوانه انقلاب و اسلام ياد كردند:
«ملتي كه بانوانش در صف مقدم براي پيشبرد مقاصد اسلامي هست، آسيب نخواهد ديد.»
«شما در آتيه براي مملكت ما پشتوانه هستيد. من اميدوارم كه باز شما در صف مقدم باشيد و اين نهضت را به آخر برسانيد كه حكومت اسلامي ان شاءالله تأسيس بشود و تمام اقشار ملت، تمام مستضعفين به حقوق حقه خودشان برسند. خداوند شماها را حفظ كند و براي اسلام و مسلمين نگهدارد.»
3ـ انگيزه حضور زنان در انقلاب اسلامي
زنان و مردان مسلمان در ايران با انگيزه الهي انقلاب كردند. آنان خواستار حكومت اسلامي و احياي اسلام ناب محمدي (ص) و زنده شدن نام قرآن و ائمه اطهار (ع) بودند. از اين رو با نام فاطمه زهرا (س) و زينب كبري و امام حسين (ع) به خيابان ها ميريختند و تظاهرات راه ميانداختند.
الف ـ عشق به اسلام و قرآن
كسي زنان مسلمان را مجبور نكرده بود كودكانشان را در آغوش گرفته، در مقابل توپ و تانك و مسلسل هاي رژيم طاغوت بايستند. آنان به خاطر مقام و قدرت و رياست، خود و فرزندانشان را در معرض خطر قرار ندادند، بلكه عشق به اسلام و قرآن و پيشوايان معصوم بود كه آنان را به صحنه كشاند. عشق به فاطمه زهرا (س) و زينب كبري بود كه زنان مسلمان ما را انقلابي كرد. امام راحل انگيزه زنان مسلمان را عشق به اسلام و قرآن بيان داشته است:
«ملت ما عاشق اسلام بود كه در همه اطراف، با دست تهي سينههاي خودشان را سپر كردند، جوان هاي خودشان را بردند در ميدان، زن ها و مردها رفتند و مبارزه كردند و پيروز شدند.»
«خانم ها براي اينكه يك چيزي مثلا دستشان بيايد يا فرض كنيد كه صاحب منصب بشوند، نميآيند بيرون، خودشان و بچههايشان را به كشتن بدهند. اين اسلام و قرآن است كه خانم ها را آورده است بيرون و همدوش مردها بل جلوتر از مردها وارد در صحنه سياست كرد.»
«اين قدرت ايمان است كه شماها را به خيابان ها كشيد و بانوان را به خيابان ها، و ارزش عمل همين است.»
ب ـ استقلال ،آزادي ،جمهوري اسلامي
شعار زنان ما در انقلاب اسلامي سه كلمه بود: استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي. آنان خواستار استقلال بودند و ميخواستند زير سلطه هيچ كشور و قدرتي نباشند و ميخواستند آزاد باشند؛ يعني در سايه اسلام زيست كنند؛ بنده خدا باشند و عبد و ذليل ديگران نباشند. جمهوري اسلامي يعني حكومتي بر اساس اسلام ناب محمدي (ص)؛ ميخواستند كه اركانش را توحيد و عدل الهي تشكيل داده باشد و ولايت خدا و پيامبر بر آن حاكم گردد.
امام امت فرمودند:
«زن و مرد زحمت كشيد، به خيابان ها ريخت، جورها كشيد، خون ها داد كه اسلام را زنده نگه دارد، براي اسلام خون داد، براي شهادت داوطلب شد،… آنكه به او رأي داد ملت ما، جمهوري اسلامي بود، اسلام مورد نظر بود.»
«آنكه از سرتاسر كشور فريادش در خيابان و در كوچهها و در مدارس و در همه جا بلند بود، اين بود كه استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي. اين سه كلمه سر زبان همه بود.»
ج ـ الگوپذيري از حضرت زهرا (س) و زينب كبري (س)
زنان مسلمان ايران با اقتدار و الگوپذيري از حضرت فاطمه زهرا (س) و دخت بزرگوارش زينب كبري (س) وارد نهضت شدند و در مقابل طاغوت ايستادند و از اسلام و قرآن دفاع كردند. بنيانگذار انقلاب اسلامي فرمودند:
«فردا روز زن است… روز زني است كه دخترش، حضرت زينب (س) در مقابل حكومت هاي جبار ايستاد و آن خطبه را خواند… زني كه در مقابل يك جباري ايستاد كه اگر نفس مردها ميكشيدند، همه را ميكشتند و نترسيد و ايستاد و محكوم كرد حكومت را، يزيد را محكوم كرد… زن يك همچو مقامي بايد داشته باشد.»
«زن هاي عصر ما بحمدالله شبيه به همان ها (فاطمه زهرا (س) و زينب كبري (س)) هستند. ايستادند در مقابل جبار با مشت گره كرده، بچهها در آغوششان و به نهضت كمك كردند.»
«ما مكرر ديديم كه زنان بزرگواري زينب گونه (عليها سلام الله) فرياد ميزنند كه فرزندان خود را از دست داده و در راه خداي تعالي و اسلام عزيز از همه چيز خود گذشته و مفتخرند به اين امر و ميدانند آنچه به دست آوردهاند، بالاتر از جنات نعيم است، چه برسد به متاع ناچيز دنيا.»
4ـ ويژگي زنان انقلابي
زنان مسلمان و انقلابي كه با جهاد در راه خدا، سلطنت 2500 ساله طاغوت را سرنگون كردند و تاريخ را دگرگون ساختند، از منظر حضرت امام خميني (ره) داراي اين خصايل ارزنده بودند:
الف ـ شير دل و شجاع
«ما همگي مرهون شجاعت هاي شما زنان شيردل هستيم.»
«مادران شجاعِ فرزندان اسلام خاطره جانبازي و رشادت زنان قهرمان را در طول تاريخ زنده كردند. در چه تاريخي اين چنين زناني را سراغ داريد، در چه كشوري؟»
ب ـ مظهر حجب و عفاف
زنان انقلابي كساني بودند كه با حجابي كوبنده و عفتي زيبنده وارد صحنه مبارزه شدند و همين براي دشمنان انقلاب اسلامي بيش از هر چيز شكننده و كوبنده بود:
«همين ها كه مظهر عفاف هستند، در نهضت پيشقدم بودند.»
ج ـ مظهر خلوص
زنان مسلمان در انقلاب اسلامي بيش از مردان اخلاص داشتند. از اين رو ارزش اعمال آنان نيز بيشتر بود:
«خواهرهاي ما كه در عصر نهضت شركت داشتند، ارزش اعمال آنان بيشتر بود از ارزش اعمال مردها. آنها با پرده عفاف با مردان همصدا شدند و پيروزي را تحصيل كردند و حالا هم با قصد خالص آنچه كه در ايام عمر تهيه كردند، براي مستمندان دادند. اين ارزش دارد، متمكنين اگر ميليون ها بدهند، به قدر ارزش اين نيست.»
د ـ از طبقات محروم و جنوب شهرها
زنان انقلابي از طبقات محروم و مستضعف و به اصطلاح جنوب شهري بودند:
«اين زن هاي اطراف شهر قم و زن هاي جنوب تهران و زن هاي جنوب همه شهرستان ها (جنوب به معناي اينكه شما (غربزدهها) ميگوييد اينها از طبقه پايين هستند) اينها حقوق بشر را ميدانند و عمل ميكنند… شماها چه كردهايد؟»
«همين زن هاي محترم و مردهاي عزيز محترم بودند كه از طبقه محروم در آن رژيم بودند، اينها بودند كه توانستند اين قدرت شيطاني را بشكنند و اين سد را خرد كنند و اينها هستند كه از اين به بعد باز تكليف دارند.»
هـ ـ تربيت شده اسلام
«آنها كه قيام كردهاند، همين زن هاي محجوبه جنوب شهر قم و ساير بلاد اسلامي بودند. آنها كه به تربيت آريامهري تربيت شدند، ابداً در اين امور دخالت نداشتند، آنها تربيت هاي فاسد شده بودند؛ از تربيت هاي اسلامي آنها را دور نگه داشتند. اينهايي كه تربيت اسلامي داشتهاند، خون دادند، كشته دادند، به خيابان ها ريختند، نهضت را پيروز كردند.»
[دوشنبه 1394-11-19] [ 01:48:00 ب.ظ ] |
فرم در حال بارگذاری ...